Transphobia طيف وسيعى از نگرشها و عقايد منفى نسبت به ترنسكشوال ها و ترنسجندرها است. اين رفتار ممكن است عمدى يا غير عمدى باشد.
مطلبى كه در ادامه ميخوانيم به بررسى ترنس فوبيا در ايران و جهان ميپردازد.
پيش از ادامه چند نكته لازم به ذكر است:
١. اين مطلب صرفا اموزشى است و استفاده ديگر از ان مسئوليتى را متوجه گروه ترنس گمنام نميكند
٢. انتشار و تكثير اين مطلب ازاد بوده و به اگاهى جامعه كمك خواهد كرد
حق معنوى مترجم و گرد اورنده ( گروه ترنس گمنام) به عهده شما
ترنس فوبيا ( ترس شديد و بى مورد از ترنس ها)

Transphobia طيف وسيعى از نگرشها و عقايد منفى نسبت به ترنسكشوال ها و ترنسجندرها است. اين رفتار ممكن است عمدى يا غير عمدى باشد. ترنس فوبيا ممكن است موجب عواقب شديد و نتيجه هاى بدى شود. Transphobia  در بعضى نوشته ها ممكن است به صورت cissexism ، تبعيض عليه ترنس ها ( transprejudice) ، تنفر از ترنسكشوال هاى زن (trans-misogyny) يا تنفر از ترنسكشوال هاى مرد (trans-misandry) نشان داده شود

ترنس فوبيا در مراكز درمانى

در سال ١٩٩٦ Robert Eads ( ترنسكشوال) در سن ٥٠ سالگى وقتى دچارسرطان تخمدان شد به پزشك مراجعه كرد ولى ١٢ دكتر از درمان اين فرد سر باز زدند و وى در سن ٥٣ سالگى در سال ١٩٩٩ فوت شد.
مورد ديگر خانم Tyra Hunte ترنسكشوال ٢٥ ساله اى بود كه در سال ١٩٩٥ در اثر يك حادثه رانندگى به بيمارستان منتقل شد و درمان وى اغاز شد. زمانى كه كاركنان بخش اورژانس متوجه شدند اين فرد يك ترنسكشوال بوده درمان وى را متوقف نمودند. وى در بيمارستان بر اثر خونريزى فوت كرد
در بعضى بيمه هاى اجتماعى حمايت از مراحل درمانى ( چه تغيير جنسيت و چه درمان هاى پزشكى ديگر) را براى افراد ترنسكشوال به هيچ عنوان پوشش نميدهند
در ژانويه ٢٠١٢ در سوئد قانونى به تصويب رسيد كه افراد براى تغيير جنسيت ابتدا بايد وارد اتاق استريل شوند!
در سال ٢٠١١ در ايلات متحده امريكا ، مركز حمايت از ترنسجندرها طى يك بررسى نتيجه گرفت كه ١٩٪ ترنسجندرها از مراكز درمانى طرد ميشوند و مراكز درمانى از مداواى اين افراد امتناع ميكنند. اين مطلب نشان دهنده اين است كه هنوز هم transphobia  باعث اثرات مخربى ميشود.

ترنس فوبيا در محل کار

ترنس فوبيا در محل كار نيز قابل مشاهده است. بعضى ترنسكشوال ها زمانى كه براى تغيير اقدام ميكنند شغل خود را از دست ميدهند
در سال ١٩٩٩ دو مركز خبرى San Francisco Chronicle و Associated Press گزارش دادند كه طى بررسى وزارت بهداشت سانفرانسيسكو  سالانه ٧٠٪ ترنسجندرها از محل كار تنها به دليل ترنسجندر بودن اخراج ميشوند

در سال ١٩٩٩ وزارت بهداشت سانفرنسيسكو گزارشى را ارئه داد كه مربوط به سال ١٩٩٧ بود و به بررسى زندگى  ٣٢٩ ترنسكوال مرد به زن و ١٢٣ ترنسكشوال زن به مرد پرداخته بود. در اين بين تنها ٤٠٪ ترنسكشوال هاى مرد به زن توانسته بودند مشغول به كار شوند يا در كار سابق خويش باقى بمانند. البته در اين زمينه وضع ترنسكشوال هاى زن به مرد بهتر بود و اين نرخ براى ايشان ٨١٪  بود.
همچنين ٤٦٪ از ترنسكشوال هاى مرد به زن و ٥٧٪ ترنسكشوال هاى زن به مرد اذعان داشتند كه صاحبكاران بين ايشان و ديگران تبعيض قائل ميشوند
در بعضى از كشورها و ايالت ها قوانينى براى جلوگيرى از تبعيض بر عليه ترنسكشوال ها نوشته شده است كه كارفرما را ملزم به رفتار عادلانه ميكند ولى صاحب كاران كماكان به دلايل واهى و كم اهميت دست به رفتار تبعيض اميز ميزنند به عنوان مثال فرد را به خاطر تاخير در ورود بدون هيچ اخطارى اخراج ميكنند
در سال ٢٠٠٠ در جنوب امريكا و در فروشگاه هاى زنجيره اى windixie  كارمند قديمى خود به نام peter oiler  را اخراج كرد. اين فرد با تمام سابقه و تشويق هايى كه در طول كار خود گرفته بود تنها به دليل اينكه در بيرون از محيط كار پوشش خود را عوض ميكرد اخراج شد. سازمان ازادى مدنى امريكا يك شكايت از سمت اين فرد در برابر فروشگاه windixie  نوشت ولى اين شكايت در دادگاه رد شد.

Transprejudice (تبعيض عليه ترنسها)
Transprejudice معادل ترنس فوبيا است و به  رفتار ها، كليشه ها و درمان هاى پزشكى تبعيض اميزى گفته ميشود كه نسبت به كسانى كه دچار اختلال هويت جنسى هستند انجام ميشود.
بر طبق تعريف Blumenfeld در سال ١٩٩٢ تبعيض عليه ترنسها ممكن است به ٤ صورت بروز كند. ١. اين تبعيض در ذهن فرد نسبت به ترنسها ايجاد شود ولى رفتار بيرونى نداشته باشد. ٢. رفتار تبعيض اميز عليه ترنسها به صورت بيرونى بروز كند و به يك فرد ترنس ضرر وارد كند ٣. رفتار تبعيض اميز در قوانين دولتى، بخش هاى اموزشى ، بيمارستان ها و قوانين دينى بر عليه ترنس ها اعمال شود
٤. رفتار تبعيض اميز در كل جامعه باشد و به صورت يك فرهنگ و ريشه در جامعه وجود داشته باشد

ترنس فوبيا در گروه هاى اجتماعى

بعضى از گروه هاى فعال اجتماعى نيز نسبت به ترنس ها رفتار تبعيض اميز انجام ميدهند. به عنوان مثال گاهى ترنسكشوال هاى مرد به زن از ورود به جمع هاى زنانه محروم ميشوند
در فستيوال موسيقى Michigan Womyn ( فستيوال موسيقى كه توسط فمينيست ها براى حمايت از زنان برگزار ميشود) در سال ١٩٩١ و بيست و پنجمين دوره اين جشنواره Nancy Jean Burkholder ( يكى از فعالان فمينيست) يك ترنسكشوال مرد به زن را از اين جشنواره بيرون انداخته زيرا اين فرد يك زن به دنيا نيامده بود.
در اين فستيوال اهنگى به نام womyn born womyn اجرا شد كه مستقيما به اين مطلب اشاره ميكند كه يك زن ، زن به دنيا مى ايد. در واقع اين اهنگ رفتار تبعيض اميزى نسبت به ترنسكشوال هاى مرد به زن بود

ترنس فوبيا در ايران

ترنس فوبيا شايد در ايران بسيار زياد باشد. به نوعى هر ٤ حالت تبعيض بر عليع ترنسها در ايران وجود دارد.  علت اين امر نبود شناخت و اگاهى جامعه نسبت به اين موضوع است.

قانون و ترنس فوبيا

در قوانين اساسى و قوانين مجازات اسلامى ايران هيچ اسمى از ترنسكشوال ها برده نشده است.
همچنين ترنسكشوال ها هيچ نماينده يا حتى عضو غير ثابتى در هيچ يك از نهاد ها و ارگان هاى دولتى ندارند. در ايران به شدت نياز به قوانينى براى حمايت از ترنسكشوال ها وجود دارد زيرا اين افراد حق تحصيل و همچنين استخدام در مراكز دولتى در طى پروسه درمان ندارند. البته در قانون مخالفتى با اين افراد وجود ندارد ولى هيچ حمايتى نيز انجام نميشود و اين باعث تفسير هاى شخصى و دلخواهانه از قانون ميشود.
به عنوان مثال در سال ٨٦ يك ترنسكشوال زن به مرد كه پس از دريافت مجوز تغيير جنسيت و همچنين تاييديه نيروى انتظامى براى تغيير در پوشش ، از دانشگاه به علت پوشش پسرانه خود اخراج شد. زيرا قانونى براى حمايت از تغيير پوشش اين فرد كه پيش زمينه تغيير جنسيت است وجود ندارد.

مراكز درمانى و ترنس فوبيا

در مراكز درمانى نيز كمابيش رفتار تبعيض اميزى نسبت به اين افراد انجام ميشود. اين رفتار بيشتر در مراكز زيبايى عليه ترنسها انجام ميشود. بعضى از اين مراكز از پذيرش افراد ترنسكشوال كه اقدام براى ليزر درمانى ميكنند خوددارى ميكنند و يا حتى تعدادى از پزشكان و مراكز درمانى نيز از پذيرش ترنسكشوال ها خوددارى ميكنند.

فرهنگ و ترنس فوبيا

متاسفانه فرهنگ غالب در ايران ترنسكشواليسم را به عنوان يك انحراف جنسى تصور ميكند و خانواده ها در برخورد با ترنس ها به صورت قهرى برخورد ميكنند. اكثر خانواده ها در صورت مواجه شدن با ترنسكشواليسم در يكى از اعظاى خانواده اقدام به سركوب ، طرد و يا حتى از بين بردن فرد ميكنند.
دكتر شهريار كهن زاد در كتاب خود به يكى از اين موارد اشاره ميكند.
مينا يكى از بيماران اقاى كهن زاد كه توسط پدر و برادران خودش تنها به دليل ترنس بودن به قتل ميرسد.

منابع:
کتاب برزخ تن، نوشته دکتر شهریار کهن زاد، انتشارات کتاب سرا. شابک 978-964-5506-20-7

------------------------------